همایش گفتوگوهای فرهنگی-تمدنی ایران و چین
شاید بتوان گفت که از منظر جغرافیای تاریخی، ایران به عنوان گذرگاه چینیان به دنیای غرب بوده است. با ورود اسلام به ایران و گسترش متصرفات مسلمانان ایران و چین دارای مرز مشترک شدند و بدین سان دین اسلام نیز به چین راه یافت. با روی کار آمدن سلسله سونگ در چین که به نوعی آزادی و تساهل مذهبی را روا می داشت ایرانیان مسلمانی که از ستم امویان و عباسیان به جان آمده بودند به چین مهاجرت کردند. در عصر مغولان ایران و چین جزئی از متصرفات مهم آنها محسوب می شدند و با استقرار قوبیلای قاآن در چین روابط نزدیکی بین دو سرزمین برقرار شد تا جایی که در تاریخ نقاشی ایران نقطه عطفی پدید آمد. در دوره تیموریان سمرقند مرکز ارتباط اقتصادی و هنری و سیاسی دو سرزمین بود. با ادامه ارتباطات در عصر صفویان شاهد آن هستیم که علی اکبر نامی در سفر به چین سفرنامهای را با نام ختاینامه مینویسد. شکلگیری سلسله منچوها دورانی از قطع روابط بین دو سرزمین را با خود به همراه داشت تا آنجا که این وضعیت تا سال 1321 ادامه داشت.
تحولات سیاسی و اجتماعی سده¬های اخیر در چین شرایط فرهنگی این کشور را تا حدودی تغییر داده و با براندازی دودمان چینگ به رهبری ون یات سن(Sun Yat-sen) و انقلاب سال ۱۹۱۱ و تأسیس جمهوری چین در سال 1912، و بدنبال حاکمیت کمونیسم و اصلاحات مائو و انقلاب فرهنگی چین، بازاندیشی¬های فرهنگیِ مختلفی در این کشور صورت گرفته اما بن¬مایه¬های ارزشیِ تمدن و سنّتهای چینی همچنان حفظ شده است. شواهد حاکی از آن است که رو در روییِ تمدن چینی با مدرنیته، تجربهای نسبتاً موفق تلقی می¬شود. در دوره مدرن، دستاوردهای جالبتوجه چین در عرصههای فرهنگی و اقتصادی همواره این پرسش را مطرح ساخته است که بر مبنای چه نگرش و چه تجربیاتی این تحولات رقم خورده است و چگونه یک فرهنگ باستانی و متکی بر حکمتِ پیشینیان در آمیزهی مدرنیته و سنت کامروا بوده است. طبیعی است که تحلیل تجربیاتی از این دست برای سرزمین ما که سابقه مناسباتش با چین قدمتی درخور توجه دارد رهگشا و الهامبخش است و میتوان به خوبی تصور کرد که در شرایط جدید نیز این قوه و زمینه برای درک متقابل و بررسی زمینههای مشارکت در عرصههای فرهنگی و تمدنی موجود است و در این میان اهتمام به سابقهی روابط و بازتعریف آن بسیار ضروری و لازم است.
در دهههای اخیر، و به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روابط فرهنگی و علمی بین ایران و چین، رشد چشمگیری داشته و تأسیس مراکز تحقیقاتی چینشناسی و ایرانشناسی، برگزاری همایشهایی توسط سازمانها و بنیادهایی نظیر آکادمی علوم اجتماعی چین و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران و تبادل دانشجویان ایرانی و چینی به دانشگاههای دو کشور، زمینههای هماندیشی و تفاهم فرهنگی و اجتماعی بین دو کشور را ارتقا بخشیده است. ایران شناسی و توجه به زبان و ادب فارسی در چین از جایگاه والایی برخوردار است و در این کشور ایرانشناسان برجستهای وجود دارند.
چین در سالهای اخیر نشان داده است که میتواند میان گذشتهی خود و مقتضیات نو در عصر مدرن و پسامدرن توافقی قابل تأمل ایجاد کند. پارهای ار موفقیتهای چین در حوزههای اقتصادی و کوشش برای مفاهمهی فرهنگی (از رهگذر تشکیل انجمنهایی نظیر کنفوسیوس) نشانههایی از اهمیت بسیار چین برای گفتوگوهای فرهنگی متقابل است. این همایش مترصد است چنین زمینههایی را فراهم کند. مضامین مشترک قابل توجه در این زمینه، از قبیل علم الاساطیر، هنر، شعر و ادب و برخی آیین های دینی و آموزههای عرفانی که از علایق مورد اقبال دو کشور محسوب میشود، میتواند در نیل بدین مقصود ما را یاری کند. .بدون تردید کشور چین با برخورداری از سابقه و با پیشینهی مناسبات فرهنگی و تمدنی با ایران و اسلام میتواند در جریان مبادلات فرهنگی و علمی در عصر جدید مبدأ الهامبخشی برای سرزمین ما گردد و متقابلاً از بسترهای حکمی و معرفتی این خطه منتفع گردد. ان شاء الله.
محورهای همایش گفتوگوهای فرهنگی-تمدنی ایران و چین
الف) پیشینه تاریخی
1- روابط ایران و چین قبل از اسلام (اشکانی و ساسانی)
2- روابط ایران و چین در دوره اسلامی
3- تأثیر حمله مغول بر روابط ایران و چین
4- روابط ایران و چین در دوره مدرن
ب) ابعاد فرهنگی:
5- پیشینهی روابط فرهنگی ایران و چین
6- مناسبات فرهنگی ایران و چین در قالب ادیان و مذاهب
7- تأثیر فرهنگی جاده ابریشم
8- فرهنگ اسلامی در چین و نقش ایرانیان
9- نقش ایرانیان در ترجمه و انتقال دانش از هند به چین
ج) دین و اخلاق
10- بنیادهای تفکر ایرانی و چینی
11- اسطورهشناسی تطبیقیِ ایران و چین
12- فلسفه اسلامی و حکمت چینی
13- عرفان اسلامی و اندیشههای دائویی
14- اخلاق عملی و آموزههای کنفوسیوسی
15- اصول اخلاقیِ مشترک ایران و چین
16- همگراییِ محور اخلاقی در چین و محور دینی در ایران
17- معرفی ادیان بودایی، نسطوری، زرتشتی، مانوی و اسلام توسط ایرانیان در سرزمین چین
د) ادبیّات، هنر و ابعاد زیباشناختی
18- زمینههای هنری در روابط فرهنگی ایران و چین
19- نقش نقاشی و تصویرگریِ ایرانی در ترویج سه دین مانوی، بودایی و نسطوری
20- تأثیر زبان و ادبیّات سُغدی در توسعه روابط ایران و چین
ه) افقهای آینده
21- مناسبات ناظر به آینده ایران و چین در عرصههای سیاسی و اقتصادی
22- بازخوانیِ محورهای مشترک دو تمدن ایران و چین
23- ایحاد زمینههایِ فهم میان فرهنگی از طریق تقویت ارزشها و آموزههای مشترک
24- مواجهه با مدرنیته و راههای برونرفت از سیطرهی غرب
25- فراهم کردن بسترهای فرهنگیِ مشترک برای گفتگو از طریق انجمن¬های علمی و مراکز دانشگاهی
ه) منبع شناسی
26- بررسی اسناد و مدارک کهن (متون دینی، سفرنامه¬ها، نامهها، اسناد حقوقی، سکهنوشتهها، و سنگنبشتهها)
27- شناساییِ مراکز ایرانشناسی در چین
28- معرفی ایرانشناسان چینی و چینشناسان ایرانی
Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA
نظر شما :