سیدجعفر سپهرسیدزیادی

سیدجعفر سپهرسیدزیادی

عنوان پایان‌نامه

مقایسه تحلیلی شعرنو قبل و بعد از انقلاب اسلامی با دو رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و دستور نقش گرا ( با تکیه بر اشعار نیمایی ، شاملو ، فرحزاد



    دانشجو سیدجعفر سپهرسیدزیادی در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ، به راهنمایی محمود بشیری ، پایان نامه با عنوان "مقایسه تحلیلی شعرنو قبل و بعد از انقلاب اسلامی با دو رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و دستور نقش گرا ( با تکیه بر اشعار نیمایی ، شاملو ، فرحزاد" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    زبان و ادبيات فارسي
    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    تاریخ دفاع
    ۱۷ آبان ۱۴۰۲
    ساعت دفاع

    چکیده

      

    چکیده

    تحلیل گفتمان انتقادی و دستور نظام‌مند نقشگرا هر دو متشکل از یک سری روش برآمده از رشته‌هایی همچون زبان‌شناسی و جامعه‌شناسی برای مطالعه‌ی روابط میان متون و مناسبات قدرت‌اند. در رویکرد فرکلافِ تگفا با مدل سه مرحله‌ای توصیف، تفسیر و تبیین و در نظریه‌ی نقشگرا با محورهای سه‌گانه‌ی اندیشگانی، میان فردی و متنی تحت عنوان فرانقش مواجهیم. ما در این رساله برای مطالعه‌ی موردی کاربست همزمان ابزارهای تحلیلی دو نظریه‌ی مذکور بر ادبیات فارسی، یعنی استفاده از دستور نقشگرا در سطوح توصیف و تفسیرِ تگفا، چهار شعر از چهار شاعر معاصر را انتخاب کردیم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار دادیم؛ نخست ارائه‌ی تصویری دقیق از دو نظریه و سپس تحلیل زبان‌شناختی این اشعار و رسیدن به پاسخ این پرسش که ایدئولوژی حاکم بر متون و نحوه‌ی برخورد آن با ساختارهای اجتماعی و در یک کلام گفتمان مفصل‌بندی شده در آن‌ها و ارتباط آن‌ها با مناسبات قدرت زمانه‌شان چیست. در واقع با بررسی ظواهری همچون بسامد فرایندها، وجه، زمان و نوع فعل‌ها، ضمایر، ادات تأکید، لحن و نمادها به این رسیدیم که ایدئولوژی فرستنده در شکل‌گیری سازه‌های زبانی و این سازه‌ها در انتقال این ایدئولوژی نقش دارند. بررسی داده‌های آماری و کلّیّت شعرها نشان داد که در شعرهای مورد بررسی دو شاعر پیش از انقلاب گفتمان‌های شبه‌مدرنیته، سنتی و بی‌طرف، نظام سیاسی استبدادی، ناسیونالیسم و مردسالاری و در شعرهای دو شاعر پس از انقلاب، متریالیسم، سرمایه‌داری و فردیت، ملی‌گرایی و مدرنیته و غرب‌گرایی طرد شده‌اند و در مقابل گفتمان‌های مبارزه‌ی سیاسی ـ اجتماعی، فمنیسم و انسان‌سالاری در شعر فرخزاد و اخلاق‌مداری، اسلام و انقلاب، سیاسی ـ اجتماعی و امیدوار به تغییر در دو شعر دو شاعر پس از انقلاب، بازتولید و مفصل‌بندی. در شعر منتخب از شاملو، تنها به بیان وضعیت جامعه بسنده شده و خبری از گفتمان خود شاعر نیست.

    چکیده

    تحلیل گفتمان انتقادی و دستور نظام‌مند نقشگرا هر دو متشکل از یک سری روش برآمده از رشته‌هایی همچون زبان‌شناسی و جامعه‌شناسی برای مطالعه‌ی روابط میان متون و مناسبات قدرت‌اند. در رویکرد فرکلافِ تگفا با مدل سه مرحله‌ای توصیف، تفسیر و تبیین و در نظریه‌ی نقشگرا با محورهای سه‌گانه‌ی اندیشگانی، میان فردی و متنی تحت عنوان فرانقش مواجهیم. ما در این رساله برای مطالعه‌ی موردی کاربست همزمان ابزارهای تحلیلی دو نظریه‌ی مذکور بر ادبیات فارسی، یعنی استفاده از دستور نقشگرا در سطوح توصیف و تفسیرِ تگفا، چهار شعر از چهار شاعر معاصر را انتخاب کردیم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار دادیم؛ نخست ارائه‌ی تصویری دقیق از دو نظریه و سپس تحلیل زبان‌شناختی این اشعار و رسیدن به پاسخ این پرسش که ایدئولوژی حاکم بر متون و نحوه‌ی برخورد آن با ساختارهای اجتماعی و در یک کلام گفتمان مفصل‌بندی شده در آن‌ها و ارتباط آن‌ها با مناسبات قدرت زمانه‌شان چیست. در واقع با بررسی ظواهری همچون بسامد فرایندها، وجه، زمان و نوع فعل‌ها، ضمایر، ادات تأکید، لحن و نمادها به این رسیدیم که ایدئولوژی فرستنده در شکل‌گیری سازه‌های زبانی و این سازه‌ها در انتقال این ایدئولوژی نقش دارند. بررسی داده‌های آماری و کلّیّت شعرها نشان داد که در شعرهای مورد بررسی دو شاعر پیش از انقلاب گفتمان‌های شبه‌مدرنیته، سنتی و بی‌طرف، نظام سیاسی استبدادی، ناسیونالیسم و مردسالاری و در شعرهای دو شاعر پس از انقلاب، متریالیسم، سرمایه‌داری و فردیت، ملی‌گرایی و مدرنیته و غرب‌گرایی طرد شده‌اند و در مقابل گفتمان‌های مبارزه‌ی سیاسی ـ اجتماعی، فمنیسم و انسان‌سالاری در شعر فرخزاد و اخلاق‌مداری، اسلام و انقلاب، سیاسی ـ اجتماعی و امیدوار به تغییر در دو شعر دو شاعر پس از انقلاب، بازتولید و مفصل‌بندی. در شعر منتخب از شاملو، تنها به بیان وضعیت جامعه بسنده شده و خبری از گفتمان خود شاعر نیست.

    Abstract

      

      

    Both critical discourse analysis and the theory of systemic-functional linguistics use a variety of approaches from disciplines such as linguistics and sociology to investigate the interconnections between texts and social, political, and cultural issues, and overall power relations. The three-stage model of description, interpretation, and explanation, as well as terms and concepts, are connected in Fairclough's Approach, while the functional theory is linked to different functions of language and clause terminology, as well as the three interpersonal, interpersonal, and textual axes.We chose Forough Farrokhzad's poem "I miss you" in this article to investigate the simultaneous application of analytical tools from two theories mentioned in Persian literature, namely the use of functional grammar at the level of description and interpretation of the critical discourse analysis, and we considered two main functional purposes; First, a review and organization of these two theories, followed by a linguistic analysis of this poem and an answer to the question of the ideology and worldview governing this text, as well as how to deal with social structures and, in a word, discourse articulation in it, and what is its relationship to the power relations of its time. The findings show that this poem inveighs against and rejects not just the modernity discourse, or more particularly the Pseudo-modernity that ruled Iran during her time, but also traditional and unbiased discourses, as well as tyrannical, nationalistic, and male-dominated systems. On the contrary, Political-social battles, feminism, and humanism-related discourses are reproduced and articulated. Meanwhile, the tone of the message is critical of the dangerous religious attitudes held by some religious individuals. A two-way relationship exists between democratic and multiplicity relations and some poetic symbols that allow for multiple interpretations.

      

    چکیده

    تحلیل گفتمان انتقادی و دستور نظام‌مند نقشگرا هر دو متشکل از یک سری روش برآمده از رشته‌هایی همچون زبان‌شناسی و جامعه‌شناسی برای مطالعه‌ی روابط میان متون و مناسبات قدرت‌اند. در رویکرد فرکلافِ تگفا با مدل سه مرحله‌ای توصیف، تفسیر و تبیین و در نظریه‌ی نقشگرا با محورهای سه‌گانه‌ی اندیشگانی، میان فردی و متنی تحت عنوان فرانقش مواجهیم. ما در این رساله برای مطالعه‌ی موردی کاربست همزمان ابزارهای تحلیلی دو نظریه‌ی مذکور بر ادبیات فارسی، یعنی استفاده از دستور نقشگرا در سطوح توصیف و تفسیرِ تگفا، چهار شعر از چهار شاعر معاصر را انتخاب کردیم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار دادیم؛ نخست ارائه‌ی تصویری دقیق از دو نظریه و سپس تحلیل زبان‌شناختی این اشعار و رسیدن به پاسخ این پرسش که ایدئولوژی حاکم بر متون و نحوه‌ی برخورد آن با ساختارهای اجتماعی و در یک کلام گفتمان مفصل‌بندی شده در آن‌ها و ارتباط آن‌ها با مناسبات قدرت زمانه‌شان چیست. در واقع با بررسی ظواهری همچون بسامد فرایندها، وجه، زمان و نوع فعل‌ها، ضمایر، ادات تأکید، لحن و نمادها به این رسیدیم که ایدئولوژی فرستنده در شکل‌گیری سازه‌های زبانی و این سازه‌ها در انتقال این ایدئولوژی نقش دارند. بررسی داده‌های آماری و کلّیّت شعرها نشان داد که در شعرهای مورد بررسی دو شاعر پیش از انقلاب گفتمان‌های شبه‌مدرنیته، سنتی و بی‌طرف، نظام سیاسی استبدادی، ناسیونالیسم و مردسالاری و در شعرهای دو شاعر پس از انقلاب، متریالیسم، سرمایه‌داری و فردیت، ملی‌گرایی و مدرنیته و غرب‌گرایی طرد شده‌اند و در مقابل گفتمان‌های مبارزه‌ی سیاسی ـ اجتماعی، فمنیسم و انسان‌سالاری در شعر فرخزاد و اخلاق‌مداری، اسلام و انقلاب، سیاسی ـ اجتماعی و امیدوار به تغییر در دو شعر دو شاعر پس از انقلاب، بازتولید و مفصل‌بندی. در شعر منتخب از شاملو، تنها به بیان وضعیت جامعه بسنده شده و خبری از گفتمان خود شاعر نیست.