
محمد مقدم نژاد
روایت شناسی مقایسه ای داستان پادشاهی یزدگرد در شاهنامه و تاریخ طبری
- دانشجو
- محمد مقدم نژاد
- استاد راهنما
- غلامرضا مستعلی پارسا
- استاد مشاور
- محمدحسن حسن زاده نیری
- استاد داور
- شیرزاد طایفی
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبيات فارسي
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
- شماره ساختمان محل ارائه
- ۱۷
- نام کلاس محل ارائه
- کلاس ۲۰۷[۲۰۲۰۷]
- شماره کلاس محل ارائه
- ۳۰۷
- تاریخ دفاع
- ۲۷ شهریور ۱۴۰۳
- ساعت دفاع
- ۱۳:۰۰
- چکیده
-
این پژوهش به بررسی مقایسهای روایت نبرد قادسیه در شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری بر اساس نظری? روایتشناسی ژرار ژنت میپردازد و چگونگیِ بهکارگیری عناصر روایتشناختی در این دو اثر برای بازنمایی این رویداد تاریخی و نقش آن در شکلگیری هویت ایرانی-اسلامی را تحلیل میکند. نبرد قادسیه به عنوان یکی از مهمترین نقاط عطف در تاریخ ایران و اسلام، از زوایای مختلفی در آثار ادبی و تاریخی بازنمایی شده است. در این پژوهش تلاش شده تا با تمرکز بر عناصر روایتشناختی همچون ترتیب، بسامد، کانونیسازی و شیوههای روایی، تفاوتهای موجود در نحو? بازنمایی این نبرد در دو متنِ فوقالذکر مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در شاهنامه نبرد قادسیه با تمرکز بر قهرمانی و مقاومت ایرانیان، بهویژه شخصیت رستم فرخزاد بازنمایی شده است و عناصر روایتشناختی به نحوی بهکار گرفته شدهاند که هویت ایرانی و ارزشهای ملی برجسته شوند. فردوسی با استفاده از ترتیب خطی و تکرار برخی وقایع در بخشهای مختلف، به تأکید بر مقاومت و چگونگی فروپاشی ایران پیش از اسلام پرداخته است. در مقابل تاریخ طبری بیشتر بر جنبههای اسلامی این نبرد تأکید دارد و با بهکارگیری روایتی که از دیدگاه اعراب بیان میشود، تلاش کرده است هویت اسلامی را در برابر هویت ایرانی برجسته کند. طبری با استفاده از کانونیسازی خارجی و روایتهای متوالی از پیروزی و شهادت مسلمین، نگاه دینی به این نبرد را برجسته میکند. این پژوهش همچنین نشان میدهد که تاریخ طبری با تأکید بر اسلام به عنوان هویتی برتر و پیروزی حق بر باطل، بخش اسلامی هویت ایرانی-اسلامی را میسازد؛ در حالی که شاهنامه، با برجستهسازی هویت ملی و پهلوانی، بیشتر بر جنبههای ایرانی این هویت تأکید دارد. این تفاوتها نشاندهند? ایدئولوژیهای متفاوتی است که در ذهن نگارندگان این دو اثر وجود دارد. در نهایت، این پژوهش به بررسی این نکته میپردازد که چگونه عناصر روایتشناختی در هر دو اثر نقش مهمی در بازنمایی نبرد قادسیه ایفا و به شکلگیری بخشهای مختلف هویت ایرانی-اسلامی کمک کردهاند.
- Abstract
-
This study presents a comparative analysis of the narration of the Battle of Qadisiyyah in Ferdowsi’s Shahnameh and Tabari’s Tarikh al-Tabari based on Gérard Genette’s narrative theory. It examines how narrative elements are employed in these two works to represent this historical event and its role in shaping Iranian-Islamic identity. The Battle of Qadisiyyah, as one of the most pivotal moments in the history of Iran and Islam, has been depicted from various perspectives in literary and historical works. This research aims to explore the differences in the portrayal of this battle in the two texts by focusing on narrative elements such as order, frequency, focalization, and narrative techniques. The findings indicate that in the Shahnameh, the Battle of Qadisiyyah is depicted with an emphasis on Iranian heroism and resistance, particularly through the character of Rostam Farrokhzad. Narrative elements are used in a way that highlights Iranian identity and national values. Ferdowsi employs a linear structure and the repetition of certain events across different sections to emphasize the resistance and collapse of Iran before Islam. In contrast, Tarikh al-Tabari places greater emphasis on the Islamic aspects of this battle, narrating it from the Arab perspective in an attempt to highlight Islamic identity over Iranian identity. Tabari strengthens the religious interpretation of the battle by using external focalization and sequential accounts of the Muslim victory and martyrdom. This research also demonstrates that Tarikh al-Tabari, by emphasizing Islam as the superior identity and the triumph of righteousness over falsehood, constructs the Islamic aspect of Iranian-Islamic identity. Meanwhile, the Shahnameh, by highlighting national and heroic identity, emphasizes the Iranian dimension of this identity. These differences reflect the distinct ideologies of the authors of these works, which directly influence how the Battle of Qadisiyyah is portrayed. Ultimately, this study examines how narrative elements in both works play a crucial role in representing the Battle of Qadisiyyah and contribute to the formation of different aspects of Iranian-Islamic identity.