حسام عطائی

حسام عطائی

عنوان پایان‌نامه

بررسی انتقادی نسبت میان هبوط و مسئله ی شر(با توجه به تفسیر المیزان)



    دانشجو
    حسام عطائی
    استاد راهنما
    مهدی اخوان
    استاد مشاور
    قاسم پورحسن درزی
    رشته تحصیلی
    فلسفه دين
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    ساعت دفاع

    چکیده

    چکیده

    پاسخ به این پرسش که انسان چگونه سر از این عالم درآورد، سبقه‌ای بسیار طولانی در تاریخ حیات بشری دارد که رد پای آن را از اساطیر کهن تا پیدایش ادیان و دعاوی آنان مبنی بر آفریش و هبوط، می‌توان دنبال کرد.

    اما چطور چنین داستانی مسئله‌زا می‌شود؟ به عبارت دیگر، این داستان چه زمانی منجر به طرح پرسش‌هایی فلسفی می‌شود و جدا از بار اسطوره‌شناختی و ادبی و ... موضوعیت پیدا می‌کند؟

    روشن است که اگر در پی محکی‌ای برای این داستان برآییم، اینجاست که انبوهی از سوالات شکل می‌گیرد؛ یعنی قائل به واقعیتِ اگر نگوییم تماما، بخش قابل توجهی از آن باشیم؛ پرسش‌هایی راجع به خالق و آفریننده، ماهیت او، کم و کیف آفرینش و هبوط و غایاتی که در پس آن بوده، نفس و روح   و ...

    یکی از این مسائل نیز، وجود شرور در عالم خواهد بود که اساسا مسئله‌ی منطقی کلاسیک شر را شکل داده است: اگر خدایی وجود داشته باشد؛ خدای قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه محض، چرا باید روا بدارد تا شرور سر از این عالم دربیاورند؟

    به هر ترتیب، قائلان و معتقدان این داستان، باید به نحوی بتوانند حضور آدم در این عالمِ مملوء از ،اگر نگوییم شر، ناخوشی‌ها و ناگواری‌ها را توجیه و تبیین کنند.

    به طور مثال، ادیان ابراهیمی و مشخصا اسلام که در زمره‌ی این قائلین و معتقدین هستند، دست کم برای تقویت و تحکیم خود باید بتوانند این باور خود را توجیه و تبیین کنند.

    حال با توجه به این مقدمات، آنچه مورد تحقیق و پژوهش ما قرار گرفته، بررسی تفسیر یکی از مفسرین اسلامی، علامه محمدحسین طباطبایی، از داستان هبوط است.

    در این پروژه، قصد بر این بوده تا با توجه به آراء و نظرات علامه طباطبایی در خصوص هبوط و مسئله‌ی شر، ببینیم آیا می‌توان به توجیه قابل قبولی از داستان هبوط رسید یا نه.

      

    کلید واژه‌ها: هبوط، طباطبایی، مسئله‌ی شر، خلقت

      

    Abstract

    Abstract

    The question of how humans came to exist in this world has a long history in human life, with traces of it found from ancient myths to the emergence of religions and their claims regarding creation and the Fall.

    But how does such a story become problematic? In other words, when does this narrative lead to philosophical questions, separating it from its mythological, literary, and other implications?

    It is clear that if we seek a criterion for this story, a multitude of questions arises; namely, if we accept the reality—if not entirely, at least a significant portion—of it, questions arise regarding the Creator and the creation, His nature, the quality and quantity of creation and the Fall, the purposes behind them, the soul and spirit, and so on.

    One of these issues is the existence of evil in the world, which fundamentally shapes the >In any case, those who adhere to and believe in this story must find a way to justify and explain the presence of Adam in this world filled with, if not evil, at least discomforts and adversities.

    For example, the Abrahamic religions, particularly Islam, which are among those believers, must at least be able to justify and explain this belief to strengthen and solidify themselves.

    Now, considering these preliminaries, what we are investigating is the interpretation of one Islamic commentator, Allameh Muhammad Hussein Tabatabai, regarding the story of the Fall.

    In this project, we aim to examine whether, based on Allameh Tabatabai's views on the Fall and the problem of evil, it is possible to arrive at a satisfactory justification for the story of the Fall or not.

      

    Key Words: The Fall, Tabatabai, The problem of evil, Creation