فائزه خوش طینت

فائزه خوش طینت

عنوان پایان‌نامه

بنیادهای ارسطویی مشاوره ی فلسفی در روش LBT کوهن



    دانشجو فائزه خوش طینت در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ، به راهنمایی مهدی بهنیافر ، پایان نامه با عنوان "بنیادهای ارسطویی مشاوره ی فلسفی در روش LBT کوهن " را دفاع نموده است.


    استاد راهنما
    مهدی بهنیافر
    استاد مشاور
    مهدی اخوان
    استاد داور
    یوسف نوظهور
    رشته تحصیلی
    فلسفه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    تاریخ دفاع
    ۲۶ شهریور ۱۴۰۲
    ساعت دفاع

    چکیده

      

    زمین? اصلی این پژوهش مشاور? فلسفی با تمرکز بر درمان منطق‌محور کوهن (روش ال. بی. تی) است و هدف آن مطالع? جایگاه فلسف? ارسطو به‌ویژه منطق و فلسف? اخلاق او در درمان منطق‌محور است. پرسش اصلی این است که درمان منطق‌محور به چه معنایی ارسطویی به‌حساب می‌آید و تعالیم ارسطو چه سهمی در اعتبار این رویکرد و تبدیل آن به پارادایمی مستقل در مشاور? فلسفی دارد.

    در آغاز با مطالعه‌ای تحلیلی و اسنادی حوزة مشاورة فلسفی را به‌عنوان روشی مستقل از روش‌های درمانی دیگر معرفی کرده‌ایم. به عقیدة ما، روشمند بودن این حوزه از جمله مواردی است که در راستای معرفی مشاورة فلسفی به جامعة درمانی به‌عنوان رویکردی مستقل، نقش محوری را بازی می‌کند. روش منطق‌محور کوهن نیز یکی از رویکردهایی است که به این هدف جامة عمل پوشانده است؛ لذا در ادامه، مبانی فلسفی و منطقی موجود در این روش و مبانی متافیزیکی آن را بررسی کرده‌ایم. سپس به تبیین درمان منطق‌محور و مؤلفه‌های ارسطویی آن پرداخته‌ایم و این مؤلفه‌ها را عمدتاً در سه محور منطق، فلسف? اخلاق و نظری? ارسطو دربار? اراده بحث کرده‌ایم. این روش درمانی، احساسات و عواطف آدمی را واجد ساختارهای استنتاجی می‌داند که دچارشدن آدمی به شبه استنتاج‌های مغالطی در این عرصه، سلامت روان او را به خطر می‌اندازد. کلید درمان، جایگزینی فضایل به‌جای مغالطات است. در اینجا خوانشی از نسبت مغالطات کوهن با نظری? ارسطو درباره لغزش‌های منطقی و نیز نسبت فضایل جایگزین آنها با اخلاق فضیلت ارسطو عرضه کرده‌ایم و راهکار درمان منطق‌محور برای تحقق و تثبیت این فضایل را در پرتو نظری? ارسطو دربار? اراده تحلیل کرده‌ایم.

    در نهایت ضمن تبیین وجه پارادایمی درمان منطق‌محور به‌واسط? مبادی فلسفی و ارسطویی آن کوشیده‌ایم تا دودسته از وجوه ارسطویی این روش درمانی را از هم تفکیک کنیم: وجوهی از این روش درمانی که هم به لحاظ مبادی و هم به لحاظ عناصر محتوایی ارسطویی است در کنار وجوهی از آن که آموزه‌هایی را صرفاً بر پای? مبادی ارسطویی عرضه می‌دارند و البته وجه دوم در درمان منطق‌محور فربه‌تر است.

      

       زمین? اصلی این پژوهش مشاور? فلسفی با تمرکز بر درمان منطق‌محور کوهن (روش ال. بی. تی) است و هدف آن مطالع? جایگاه فلسف? ارسطو به‌ویژه منطق و فلسف? اخلاق او در درمان منطق‌محور است. پرسش اصلی این است که درمان منطق‌محور به چه معنایی ارسطویی به‌حساب می‌آید و تعالیم ارسطو چه سهمی در اعتبار این رویکرد و تبدیل آن به پارادایمی مستقل در مشاور? فلسفی دارد.

    در آغاز با مطالعه‌ای تحلیلی و اسنادی حوزة مشاورة فلسفی را به‌عنوان روشی مستقل از روش‌های درمانی دیگر معرفی کرده‌ایم. به عقیدة ما، روشمند بودن این حوزه از جمله مواردی است که در راستای معرفی مشاورة فلسفی به جامعة درمانی به‌عنوان رویکردی مستقل، نقش محوری را بازی می‌کند. روش منطق‌محور کوهن نیز یکی از رویکردهایی است که به این هدف جامة عمل پوشانده است؛ لذا در ادامه، مبانی فلسفی و منطقی موجود در این روش و مبانی متافیزیکی آن را بررسی کرده‌ایم. سپس به تبیین درمان منطق‌محور و مؤلفه‌های ارسطویی آن پرداخته‌ایم و این مؤلفه‌ها را عمدتاً در سه محور منطق، فلسف? اخلاق و نظری? ارسطو دربار? اراده بحث کرده‌ایم. این روش درمانی، احساسات و عواطف آدمی را واجد ساختارهای استنتاجی می‌داند که دچارشدن آدمی به شبه استنتاج‌های مغالطی در این عرصه، سلامت روان او را به خطر می‌اندازد. کلید درمان، جایگزینی فضایل به‌جای مغالطات است. در اینجا خوانشی از نسبت مغالطات کوهن با نظری? ارسطو درباره لغزش‌های منطقی و نیز نسبت فضایل جایگزین آنها با اخلاق فضیلت ارسطو عرضه کرده‌ایم و راهکار درمان منطق‌محور برای تحقق و تثبیت این فضایل را در پرتو نظری? ارسطو دربار? اراده تحلیل کرده‌ایم.

    در نهایت ضمن تبیین وجه پارادایمی درمان منطق‌محور به‌واسط? مبادی فلسفی و ارسطویی آن کوشیده‌ایم تا دودسته از وجوه ارسطویی این روش درمانی را از هم تفکیک کنیم: وجوهی از این روش درمانی که هم به لحاظ مبادی و هم به لحاظ عناصر محتوایی ارسطویی است در کنار وجوهی از آن که آموزه‌هایی را صرفاً بر پای? مبادی ارسطویی عرضه می‌دارند و البته وجه دوم در درمان منطق‌محور فربه‌تر است.

    Abstract

      

    This research is about philosophical counseling with a focus on Cohen's logic-based therapy (LBT) and its purpose is to study the application of Aristotle's philosophy, especially his logic and moral philosophy in LBT. The main question is in what sense LBT is considered Aristotelian and what is the contribution of Aristotle's teachings to the validity of this approach and its transformation into an independent paradigm in philosophical counseling.

    At first, with an analytical and documentary study, we have introduced the field of philosophical counseling as an independent method from other   therapeutic   method. In our   view, the methodical nature of this field is one of the things that plays a central role in introducing   hilosophical counseling   to the therapeutic society as an independent approach... . LBT's method is also one of the approaches that fulfills this goal, therefore, in the following, we have examined the philosophical and logical foundations of this method and its metaphysical foundations.Then we have explained logic-based therapy and its Aristotelian components, and we have discussed these components mainly in three Aristotelian categories: logic, moral philosophy, and his theory of will. LBT considers human feelings and emotions as deductive structures and believes that people falling into fallacies in these deductions endangers their mental health. To treat this problem, virtues should be replaced by these fallacies. Here, we have presented a reading of the relationship between the fallacies discussed by Cohen and Aristotle's theory of logical errors, as well as the relationship of their alternative virtues with Aristotle's virtue ethics, and we have analyzed the LBT solution to establishing these virtues in the clients in the light of Aristotle's theory about will.

    Finally, while explaining the paradigmatic aspects of LBT through its philosophical and Aristotelian foundations, we have tried to separate two categories of Aristotelian aspects of this LBT: aspects of the therapy that are Aristotelian both in terms of foundations and content elements, and aspects of it that only offers its teachings based on Aristotelian foundations, new teachings that may not necessarily be Aristotelian. Finally, the result was that the second aspect of LBT is more serious.