
سیدمصطفی حسینی
تحلیل گقتمانی انتقادی نمایشنامه ضحاک ساعد ی براساس رویکرد نورمن فرکلاف
- دانشجو
- سیدمصطفی حسینی
- استاد راهنما
- محمود بشیری
- استاد مشاور
- بتول واعظ
- استاد داور
- محمد رضا حاجی آقا بابایی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
- شماره ساختمان محل ارائه
- ۱۷
- نام کلاس محل ارائه
- کلاس ۲۰۷[۲۰۲۰۷]
- شماره کلاس محل ارائه
- ۳۰۷
- تاریخ دفاع
- ۳۰ بهمن ۱۴۰۱
- ساعت دفاع
- ۱۱:۰۰
- چکیده
-
تحلیل گفتمان نظریهای است که ریشه در زبانشناسی و علوم اجتماعی دارد. در این نظریه، بافت موقعیتی گفته در سطوح مختلف بررسی و ارجاعات آن به بافت اجتماعی در نقش و فرانقشهای سهگانه تحلیل میشود. در این پژوهش از رویکرد انتقادی فرکلاف، یکی از رویکردهای سازگانیِ تحلیل گفتمان، بنا بر متنمحور بودن و بازنمایی ایدئولوژیهای پنهان و نظم گفتمانی بهره بردیم. نمایشنام? ضحاک، نوعی بازآفرینی تراژیک اسطورهای است که در شاهنامه فردوسی نماد جدال اهریمن و اهورا و دادخواهی مردم است. در این نمایشنامه، ضحاک، شاه خودکامه، نماد خودکامگی و قدرت مطلق است که گفتمان سلطه در تاریخ سلطنتی ایران از آن ریشه میگیرد. مسئله پژوهش ما این است که بافت موقعیتی چگونه ارجاع تاریخی- اجتماعی پیدا میکند و ایدئولوژی خودکامگی در تاریخ سلطنتی ایران را چگونه میتوان با تکی? بر متن نمایشنام? ضحاک بر اساس رویکرد انتقادی فرکلاف تحلیل و بازنمایی کرد.
- Abstract
-
Discourse analysis is a theory originating from linguistics and social sciences. According to DA, the situational context of speech can be analyzed at various levels and its references to the social context are analyzed in terms of three functions and metafunctions. The present research draws on Fairclough's critical approach, one of the structural approaches to discourse analysis, since it is text-based and can uncover the hidden ideologies and discourse system. The play "Zahhak" is a kind of tragic mythological representation which symbolizes the conflict between Evil and Ahura and seeking justice for people in Fardowsi's Shahnameh. In this play, Zahhak, an dictator king, symbolizes dictatorship and autocracy from which the discourse on ruling in the royal history of Iran originates. The research problem is how the situational context can find socio-historical references and how can the autocratic ideology in the royal history of Iran be analyzed and represented by drawing on the play "Zahhak" and based on Fairclough's critical discourse analysis approach.